هوش مصنوعی راه حل هایی را برای خطاهای انسانی ارائه می دهد اما با دقت و ارتباط مشکل دارد. در صنعت پوشاک، میتواند به مسائل مربوط به تناسب و پارچه بپردازد، اما بررسی واقعیت به دلیل پیچیدگی و اطلاعات نادرست یک چالش باقی مانده است. بحث اصلی حول نقش آن در جایگزینی یا ارتقای توانایی های انسانی، لمس اندیشه و خلاقیت اصلی می چرخد.
هوش مصنوعی و نقش آن در صنعت پوشاک
به ما گفته می شود که هوش مصنوعی چیز آینده است – نوشداروی جهانی که مشکلات بشریت را حل خواهد کرد. تاکنون نتایج امیدوارکننده نبوده است. پاسخ به سؤالات اساسی اغلب نادرست بوده است، و در بسیاری از موارد به نظر، سوابق قانونی غیر واقعی، ساختگی، اتهامات نادرست، و عکس های افترا آمیز یک پاسخ روزانه از هوش مصنوعی است. خبر خوب، حداقل برای هوش مصنوعی، این است که هیچ کس نحوه شکایت از رایانه را مشخص نکرده است، حداقل، هنوز.
فناوری یک ابزار است. به طور سنتی، فناوری یا برای ایجاد فرصتها و موفقیت بیشتر برای کارگران آموزش دیده و متخصصان تحصیلکرده یا جایگزینی کارگران و حرفهایها با ماشینها عمل میکرده است. در این زمینه، هوش مصنوعی یک نقص بالقوه جدی دارد: فرض میکند که مشکلی که بشریت با آن مواجه است، مردم هستند، به ویژه تمایل آنها به اشتباه، فساد و بی صداقتی. طرفداران آن معتقدند که هوش مصنوعی با منسوخ کردن مردم، مشکلات پیش روی بشریت را حل می کند.
کارگران و کارکنان اضافی هستند!
متأسفانه، اغلب این طرفداران کشورها و شرکتهایی هستند که بیشترین نیاز را به افراد واجد شرایط و حرفه ای برای کار دارند، که آموزش را بسیار پرهزینه و سخت میدانند. اینها کسانی هستند که کارگران و کارکنان خود را مانع توسعه و سود می دانند. به همین دلیل است که این کشورها و شرکتها در انتهای انبوه عرضهکنندگان و خردهفروشان باقی میمانند. برای مثال، این کشورها و صنایع آنها به الگوسازی و درجهبندی رایانهای بهعنوان راه پیش رو نگاه میکنند، و هرگز نمیدانند که بر خلاف لباسهایی که 50 سال پیش توسط صنعتگران حرفهای تولید شدهاند، راهحلهای رایانهای پیشرفته آنها لباسهایی را میسازند که مناسب نیستند.
مثال دیگر می تواند وابستگی به این امیدواری باشد که هوش مصنوعی اطلاعات لازم را برای تعیین اینکه مصرف کننده چه می خواهد و کدام سبک ها بهترین فروش را دارند، از قبل ارائه دهد. خوب اشتباه در این موضوع می تواند ویرانگر باشد. مخصوصا اینکه اگر بدون نگاه به تجارب گذشته در زمینه پیش بینی بازار وارزیابی ریسک صورت پذیرد.
همه اینها ما را به این سوال سوق می دهد: هوش مصنوعی چه نقشی در صنعت پوشاک جهانی می تواند داشته باشد؟
مشکلات هوش مصنوعی
مزیت اصلی هوش مصنوعی و نقش آن در صنعت پوشاک این است که در جستجوی پاسخ، دسترسی کامل به دنیای اینترنت دارد. مشکل این است که در حال حاضر هوش مصنوعی فاقد قدرت تشخیص است:
- توانایی تفکیک موارد مرتبط از نامربوط.
- توانایی تعیین شجره نامه – تامین کننده داده های اولیه چقدر قابل اعتماد است؟
- توانایی تعیین منشأ – چه کسی داده های اولیه را گرفته و آن را تحریف کرده است تا به خود و کار خود واقعیت ببخشد؟
با این وجود، بسیاری معتقدند که در مدت زمان محدودی، هوش مصنوعی قادر خواهد بود با بسیاری از مشکلات مهم صنعت پوشاک مقابله کند.
به عنوان مثال، هوش مصنوعی در نهایت می تواند مشکل تناسب لباس را حل کند. صنعت ما این اشتباه را مرتکب شد که شکل بدن را با مشخصات جایگزین کرد. در گذشته ابزار اصلی الگوسازی مانکن بود. شرکتهایی مانند Wolf Forms بدنههای سهبعدی را بهصورت سفارشی تولید میکنند تا شکل درستی را که توسط طراحان بزرگ انتخابی شما تعریف شده است، ارائه دهند. آنها در همه طیف های اندازه و انواع محصولات عرضه شدند. در آن دنیای طراحی، مشخصات اندازه بی ربط بود. چرا که پایه بر روی 3، 10 یا حتی 50 اندازه گیری قرار می گیرد، در حالی که شما شکل واقعی بدن را داشتید که شامل تعداد تقریبا بی نهایت اندازه بود؟ مانکن مطابق با مدل زنده اطمینان حاصل کردند که بلوز، لباس، شلوار، کت و غیره واقعاً متناسب با یک انسان است. لحظه ای که مشخصات جایگزین شکل شد، صنعت ما توانایی تولید لباسی را از دست داد که مناسب یک فرد باشد. هوش مصنوعی و نقش آن در صنعت پوشاک ممکن است بتواند ما را به دورانی برگرداند که شکل بدن = تناسب = اندازه. ما این فناوری را داریم که اندازه سه بعدی را در اختیار مصرف کننده قرار دهیم – یک عدد 8 رقمی که شکل هر فرد را مشخص می کند. ما داده هایی را داریم که شکل را بر اساس ملیت، سن و گروه نژادی تعریف می کند. ما میتوانیم دادهها و فناوری را در کنار هم قرار دهیم تا مقیاس اندازه برای هر مصرفکننده، در هر مکان، در هر سن و هر نژادی تولید کنیم. ما میتوانیم الگوها را با رایانه در زمان واقعی و با هزینه تقریباً صفر ارائه کنیم.
بررسی واقعیت
بزرگترین نیاز: به شرطی که هوش مصنوعی بتواند به سطوح بالایی از تشخیص دست یابد، همانطور که در بالا توضیح داده شد، ممکن است بزرگترین مشکل ذاتی اینترنت را حل کند: بررسی واقعیت. در حال حاضر، در بیشتر موارد، ما نمی توانیم اعتبار آنچه را که آنلاین می خوانیم یا می شنویم تعیین کنیم. دو مشکل مرتبط با هم وجود دارد:
اول از همه، حتی ابتدایی ترین و به ظاهر ساده ترین اطلاعات در زندگی واقعی پیچیده و ظریف می شوند. اینجاست که هوش مصنوعی می تواند ظاهر شود. نرخ نیروی کار کارخانه را در نظر بگیرید. به عنوان مثال، دستمزد ماهانه یک کارگر در چین چقدر است و چگونه با همان کارگر در هند مقایسه می شود؟ مشکل فوری نیاز به تعریف مکان است. ارائه داده ها برای میانگین دستمزد کارخانه در سطح ملی برای چین یا هند بی ربط است. تقریباً تمام صادرات پوشاک چین در استان های شرقی تولید می شود که بالاترین نرخ دستمزد را در این کشور دارند. هند با مشکل مشابهی روبرو است زیرا نرخ دستمزد و حداقل دستمزد از یک ایالت به ایالت دیگر متفاوت است. مشکل دوم نیاز به تعریف دوره کاری است. نرخ دستمزد در ماه هیچ اطلاعات معنی داری ارائه نمی دهد. خیلی به تعداد روزهای کاری در ماه و همچنین تعداد ساعات کاری در روز بستگی دارد. در عین حال، ما باید تشخیص دهیم که تفاوت اساسی بین دستمزد در ماه، دستمزد در روز و دستمزد کار جزئی وجود دارد. علاوه بر این، ما همچنین باید دستمزد در مقابل مزایا را تعریف کنیم، که ممکن است شامل پاداش، غذا، مراقبتهای پزشکی و غیره باشد. در نهایت، ما باید منشأ داده ها را بدانیم. تفاوت قابل توجهی بین داده های ILO و داده های برخی از سازمان های ملی صنعت پوشاک وجود دارد.
ثانیا، جدی ترین مشکلی که هوش مصنوعی با آن مواجه است این است که داده های ارسالی ممکن است عمداً نادرست باشند. در حالی که اینترنت مقادیر قابل توجهی از اطلاعات، تجزیه و تحلیل و داده های مفید را ارائه کرده است، همچنین به زمین بازی برای دستکاری کنندگان تبدیل شده است. ما شدیداً به ابزاری برای متمایز کردن داده های واقعی، تجزیه و تحلیل مبتنی بر واقعیت، متخصصان آگاه و باتجربه از فریبکارانی که نیمه حقیقت و واقعیت ها را ارائه می دهند، نیاز داریم. متأسفانه، کلاهبرداران و متخلفین بیشتر قابل قبول هستند زیرا قابل قبول بودن سهم آنها در تجارت بوده است. ما تمایل داریم به افراد نادرست اعتماد کنیم، زیرا به نظر می رسد که آنها درک بهتری از مشکلات ما و ناامیدی ما برای یافتن کسی با راه حل های عملی دارند. همین افراد ناصادق راه حل های ساده و سریعی را برای مشکلات پیچیده ای که در طول دهه ها ایجاد شده اند ارائه می دهند.
ما باید بپذیریم که راه درازی داریم، تا جایی که هوش مصنوعی بتواند داده ها را بگیرد و تشخیص واقعی را ارائه دهد.
نتیجه
بالاخره باید به ابتدا برگردیم. آیا هدف از هوش مصنوعی و نقش آن در صنعت پوشاک جایگزینی افراد است یا ارائه ابزاری برای انجام کارهای بیشتر و بهتر؟ این یک استدلال اساسی است که تقریباً 3000 سال قبل از هوش مصنوعی است. این سوال اساسی زیبایی شناسی است، تفاوت بین استعداد و هنر. کسانی هستند که معتقدند آنچه که انسان را از همه حیوانات دیگر متمایز می کند، توانایی ما برای تفکر اصیل است. از سوی دیگر، کسانی هستند که معتقدند یا می توان یک ماشین را قادر به تفکر اصیل ساخت یا اینکه چیزی به نام اندیشه اصیل وجود ندارد.